{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
start working
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۳ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۱۱
۲
[General]
[... عمومی ...]
شروع بکار کردن
۱
۰
[General]
[... عمومی ...]
عازمکاریشدن
معنی start working, معنی سفشقف صخقمهئل, معنی start working, معنی اصطلاح start working, معادل start working, start working چی میشه؟, start working یعنی چی؟, start working synonym, start working definition,
معنی Indexed Images
,
ترجمه Indexed Images
به فارسی,
معنی فکر وابسته به دورهم اندیشی، وابسته به توارد یا انتقال ,
,
ترجمه فکر وابسته به دورهم اندیشی، وابسته به توارد یا انتقال ,
به انگلیسی,
معنی ابری، گرفته، زیاد، پرپشت کلفت، ستبر، صخیم، غلیظ، سفت، انبوه، گل الود، تیره
,
ترجمه ابری، گرفته، زیاد، پرپشت کلفت، ستبر، صخیم، غلیظ، سفت، انبوه، گل الود، تیره
به انگلیسی,
معنی دیزاین داخلی
,
ترجمه دیزاین داخلی
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی